استناد دهی: عینی پور، جواد. (1401). توانمندی های روان شناختی پلیس. تهران: میعاد اندیشه
آنتونووسکی[1](1987) حسّ انسجام را بهصورت یک جهتگیری شخصی به زندگی تعریف میکند. بهزعم وی از طریق حس انسجام میتوان توجیه کرد که چگونه فردی میتواند با میزان بالایی از تنش مقابله نماید. درنتیجه حسّ انسجام یعنی تمایل افراد به اینکه دنیای خودشان را درک کردنی، اداره شدنی و بامعنا ببینند(کراوتز و همکاران[2]، 1993: 233-236). حسّ انسجام دربرگیرنده سه مفهوم اساسی است(علی پور و شریف، 2012: 50):
- قابلدرک بودن وقایع[3]: فــرد تــا چــه میــزان محرکهایــی را کــه بـا آنهـا مقابلـه میکنـد را بـه عنـوان معلومـات شـناختی، نظمیافتــه و ســازگار درک میکنــد(اریکسون[4]، 2017).
- قابل مدیریت بودن وقایع[5]: بـه ایـن معنـا کـه افـراد، چگونـه میتواننـد وضعیـت را بـه تنهایـی یـا بـه کمـک افـراد دیگـر و بـه وسـیله حمایتهـای اجتماعـی، مدیریـت نماینـد؛ بـه عبـارت دیگـر منابـع تـا چه میـزان در اختیـار و کنتـرل افـراد قـرار دارنـد(جنسن و همکاران[6]، 2017).
- معنیدار بودن[7] وقایع از نظر فرد: بیانگــر میــزان احساســات خوشــایند افــراد نســبت بــه زندگــی و زیســتگاه خــود اســت(آنتونوسکی، 1979). بــه عبارتــی دیگــر، عوامـل مرتبـط بـا زندگـی بشـر بـه عنـوان انگیـزه و منبـع رضایتمنــدی بــرای فــرد در نظــر گرفتــه میشــوند(جنسن و همکاران، 2017).
حس انسجام مفهومی است که به توانایی افراد برای مدیریت، درک و یافتن معنا در زندگی خود و دنیای اطرافشان اشاره دارد (آنتونوفسکی، 1987، اریکسون[8]، 2017). تحقیقات نشان داده است که حس انسجام قویتر با بهبود نتایج سلامتی، از جمله استرس کمتر و مدیریت بهتر تنش (امیرخان و گریوز[9]، 2003)، رفتار سالمتر و انتخابهای سبک زندگی (وین رایت[10] و همکاران، 2007) و کاهش خطر مرگ و میر ناشی از همه علل مرتبط است(پیروینن[11] و همکاران، 2020، سوپر و همکاران، 2014). بنابراین تقویت حس انسجام ممکن است راهی ارزشمند برای بهبود انواع پیامدهای سلامتی باشد. اگرچه حس انسجام در ابتدا فرض میشد که پس از سی سالگی پایدار است (به عنوان مثال آنتونوفسکی، 1987)، شواهد رو به رشدی وجود دارد که مداخلات متمرکز بر سلامت ممکن است حس انسجام را در میان بزرگسالان تقویت کند (لی و راتو باریو[12]، 2013، شرودر و همکاران[13]، 2014).